كساء حیا
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از عواملی که میتواند در رشد ادب انسان بسیارموثر باشد "حیا " است .
ما انسان ها دو جور اوصاف داریم: صفات…
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از عواملی که میتواند در رشد ادب انسان بسیارموثر باشد "حیا " است .
ما انسان ها دو جور اوصاف داریم: صفات بیرونی که معمولا با آن ها شناخته می شویم مثل قد و وزن و رنگ و ... یک سری هم صفات درونی داریم که پیدا نیستند اما آثار بیرونی بسیاری دارند . مثلا حسادت یکی از صفات درونی ماست . در روایت داریم که اکثر انسان ها این خصلت را دارند . ولو اینکه بروز پیدا نکند ولی انسان خود می داند که در دلش چه خبر است .
یکی دیگر ازاین صفات درونی "حیا" است . این صفت درونی برگرفته از عزت و شرافت انسان هاست و متناسب با این دو است . کار این صفت این است که در برابر اموری که مغایر با عزت و شرافت انسان هاست و باعث زشتی ، پستی ، حقارت ، نقص و ضعف انسان می شوند عکس العمل نشان می دهد . واکنشش این است که حالت انقباض ، جمع شدگی و گرفتگی یا عقب رفت به انسان می دهد . این صفت در نهاد همه ی انسان هاست .
دانلود کلیپ صوتی:یک خصلت درونی
ادب و حیا
بین ادب و حیا پیوند وثیقی برقرار است . انسان اگرمی خواهد با ادب باشد چاره ای نیست جز اینکه حیا را در زندگی پیاده کند ؛ یعنی ظرافت های حریم ورزی را در زندگی مراعات کند .
حیا از جنس ترس نیست . گرچه در مواجهه با با چیزی که انسان از آن می ترسد .و در هراس از قدرت یا خطری که متوجه انسان است هم حیا عمل می کند . اما همه جا اینطور نیست که اگر انسان در موقعیتی نباشد که بترسد ، حیا هم کنار برود .حیا با ترس تشدید می شود ولی از جنس ترس نیست .
حیا برگرفته از واقعیت های درونی ماست و احساسی است که انسان از بزرگی و شخصیت خود دارد . حیا دقیقا مانند یک فیلتر عمل می کند و اجازه نمی دهد هرآنچه که با بزرگی ، حرمت و عزت شما در تغایر باشد ، وارد وجود شما بشود .
دانلود کلیپ صوتی: ترس و حیا
خواستگاه حيا
"حیا" از جنس خجالت نیست . گاهی اوقات هیچ کسی حاضر نیست و انسان حیا می کند . حیا قبل از گناه عمل می کند نه بعد از آن ؛ که انسان با گناه حالت شرمندگی و پشیمانی پیدا می کند .
حتی گاهی انسان غافل است ولی حیا خود به خود عمل می کند یعنی عنصر نظارت در حیا نقش اساسی ندارد و لازم نیست ناظر بیرونی حاضر باشد تا حیا عمل کند .
حیا یک حس اجتماعی صرف و یک ژست نیز نیست . ویل دورانت آن را به صورت یک ژست ساختگی و پفکی تعریف می کند در حالی که حیا کاملا متناسب با شخصیت انسان است . حیا ذاتی و فطری و برخاسته از عزت و شرافت ذاتی انسان است ولی تردیدی نیست که تکامل آن امری اکتسابی است و نیاز به زحمت و توجه دارد .
چهره ی انسان به ویژه چشم او خواستگاه حیا است . چشم و به طور کلی چهره ی انسان محل نمایش بسیاری از ویژگی های باطنی از جمله حیاست .
حیا نسبت بسیار مستقیمی با درک درست از عزت و شرافت انسانی دارد .
اگر ما جایگاه خودمان را در عالم ندانیم راحت عوامل بی حیایی را در خودمان ایجاد میکنیم .
وقتی شخصیت انسان افت پیدا می کند ، آنگاه آماده می شود که متناسب با آن شخصیت افت پیدا کرده یک سری از ورودی ها را به سمت خود دعوت کند .
هر چه شخصیت انسان بالاتر و هر چه انسان راجع به خودش تصوری درست تر ، کریمانه تر و بزرگ تر داشته باشد ، حیا هم به تناسب همان تصور عمل می کند .
از اینجا معلوم می شود که شناخت انسان از خودش در عملکرد درست حیا حرف اول را می زند .
انسان با حیا به تحمل صفات پسندیده خصوصا در جمع واداشته می شود ؛ تخلف از خوبی ها برای او سخت است و زشتی را نمی تواند بپذیرد چون مایه ی خواری و ذلت او می شود .
دانلود کلیپ صوتی: اثر خودشناسی انسان
تفاوت کم رویی و حیا
در مرحله ی اول اینطور به ذهن می رسد که ما یک حیاء ممدوح داریم و یک حیاء مذموم . ولی اشکالی به این نقل وارد است که مگر ما نگفتیم حیا متناسب با عزت و شرافت انسان عمل می کند؟ پس باید همیشه خوب باشد .بله درست است .
حیا ، اگر حیا باشد همیشه خوب است . چون عملکرد این حیا مقابله با زشتی هایی ست که توسط شما یا خالقتان برای شما تعریف شده اند .پس دیگر ذم و سرزنشی ندارد .
اما گاهی اوقات انسان یک ضعف و حقارتی در خود می یابد و با توجه به این ضعف در برابر اتفاقات بیرونی واکنش نشان می دهد و خجالت می کشد . چون انسان این نقص را در خود وجود می یابد در جمع احساس می کند که کمتر از دیگران است و احساس ضعف و حقارت ( به معنای مذمومش ) می کند .
در روایت داریم خوب است انسان احساس ذلت کند منتها نه پیش مخلوق ، بلکه در برابر خالق . چه بسا که احساس ذلت در برابر خالق کم کم باعث ایجاد حیاء در وجود انسان به معنای ممدوح آن می شود .
دانلود کلیپ صوتی: تفاوت کم رویی با حیا
ارزش حیا در روایات
حیا رشته ی پیوست ایمان است . حیا نظام ایمان و باعث حفظ ایمان است . هرکدام از بین برود آن یکی هم از بین می رود .
امیرالمومنین فرمودند انسان با ایمان حتما حیا می کند که ازاو کاری سربزند که برخلاف عهد و پیمان دینی اش باشد . ما همگی یک پیمان بسته ایم و بنده ی خدا هستیم و این را نمی توانیم از خودمان جدا کنیم . کسی که بنده است یک احساس وظیفه ای نسبت به مولایش دارد . اگر کسی کاری کرد که نسبت به آن وظیفه اش ناشایست بود حضرت فرمود حتما شرم می کند .
در روایت ازایشان داریم که هرکسی که حیا و شرمش باعث رفتار عادلانه اش با تو نباشد از ایمان هم خبری نیست . یعنی دین او هم سست است . می فرماید مومن نیست مگر کسی که در مواجهه با خود ، خدا و محیط اجتماعی عدالت و انصاف و زیبایی های اخلاقی را رعایت کند .
ما زیاد می شنویم که می گویند ایمان یعنی دل پاک اما مجموعه ی روایات اینطور می رساند که ایمان یک باور درونی است که باید بروز داشته باشد . بنابراین اگر کسی حیا را به کار نبست معلوم می شود ایمان ندارد .
دانلود کلیپ صوتی: رابطه حیا و ایمان
بی حیا کیست ؟
رسول اکرم (ص) فرمودهاند خداوند بهشت را بر سه گروه حرام کرده است . یکی از این سه گروه انسان کم حیاست . یعنی کسی که توجه نمیکند چه میگوید و در موردش چه گفته میشود .
سپس میفرمایند اگر وضع چنین انسانی را بررسی کنید متوجه میشوید که از اساس مشکل دارد و شیطان در نطفه اش شریک بوده است . "وشارکهم فی الاموال و الاولاد" .
چطور ممکن است شیطان در نطفه ی بشر شریک باشد ؟ زمانی که پدر ومادر اهل رعایت مسایل نیستند به چنین وضعی دچار میشود .مثلا هنوز نمیتواند درست غسل کند و میتواند بپرسد و نمیپرسد .
سپس از حضرت میپرسند چگونه بچههای خوب را از بچههای مشکل دار تشخیص دهیم ؟ حضرت فرمودند دو مشخصه دارند . "بقله الحیا و قله الرحمه " اینها کم حیایی در وجودشان است و اهل عاطفه و مهرورزی هم نیستند . دل رحم نیستند .
آثار بی حیایی
طبق فرمایش رسول اکرم (ص) برای بدبخت و شقی شدن انسان مراحلی طی میشود که طی آن اولین چیزی که از انسان کنده میشود حیاست . و بی حیایی آزاد کنندهی هر بدی است .
از آثار سوء بیحیایی این است حرمت انسان را از بین میبرد . یکی از مواردی که غیبت کردن جایز است نسبت به فسّاق است .
فاسقان کسانی هستند که در ملاعام کار زشت و گناه انجام میدهند . غیبت چنین شخصی اشکال ندارد چون برای خودش حرمت قائل نشده است ؛اگر منافات با شخصیت خودش میدید حداقل باید این کار را پنهانی انجام میداد .
سبب هر بی خیری هم بیحیایی است . امام صادق (ع) فرمودند سه چیز هست اگر در کسی نبود هیچگاه امید خیر از او نداشته باشید . یکی از آنها کسی ست که از نقص و عیب شرم نداشته باشد .
اگر حیا زنده و فعال نباشد، آثار خیر تدریجا در انسان کم میشود .
عفت اولین ثمره ی حیا
اگر حیا را به درختی تشبیه کنیم ثمرات خوبی را میتوانیم از آن بچینیم ؛ از جملهی این ثمرات عفت است .
تفاوت حیا و عفت چیست ؟ حیا یک حالت باز دارنده است اما عفت در بستر تمایلات نفسانی خود را نشان میدهد .
حضرت امام جواد (ع) میفرمایند : اساس عفت را باید در شهوت ببینید . هرکس در شهوت گیر کرد و خودش را نجات داد یا خودش را کنترل کرد عفیف است . مخصوصا شهوت جنسی؛یعنی بیشتر در این مورد کاربرد دارد .
در واقع عفت همان حالت تقوا را در زمانی که انسان با تمایلات نفسانیاش مواجه می شود دارد و به ما خود کنترلی را ارزانی میکند .
امام باقر (ع) میفرماید خداوند به چیزی برتر از عفت شکم و شهوت عبادت نشده است . اگر کسی عفت داشته باشد اصلا زشتی ها به سراغش نمیآید .
حیا و حرمان
حیا از جمله فضائلی است که جنس آن با یکسری از محرومیت ها و محدودیت ها همراه است . ماهیت فضائل معمولا به این شکل است که با محدودیت همراه است . نمی شود انسان خواستار فضائل باشد و خودش را از همه چیز هم آزاد کند .
فضایل در دو بستر تشکیل میشوند ؛ یکی حیات طبیعی و دیگری هم جایگاه انسان است .انسان بخواهد یا نخواهد زندگی در بستر حیات با ویژگیهایی که دنیا دارد ، با محرومیت همراه است چرا که دنیا دار تعارض و تزاحم است .
هرکسی در این دنیا بخواهد از روی تعقل زندگی کند ، این را میفهمد که نمیتواند هرطوری که دلش میخواهد زندگی کند . دین این محدودیت ها را مدیریت میکند . جنس دین محدود کننده نیست بلکه جنس دنیا محدود کننده است .
در بستر جایگاه هم اگر انسان بخواهد شخصیت ،عزت و بزرگی پیدا کند ناچار است با محدودیت ها زندگی کند . امیرالمومنین در حکمت 21 نهج البلاغه میفرماید: این را بدان که شکوه وجلال انسان با ناامیدی و شکست همراه است . یعنی اگر میخواهی پیروز شوی باید شکست را تجربه کنی .
همچنین حضرت میفرماید "الحیا و الحرمان" یعنی شرم و حیا با حرمان توام است . نمیشود کسی حیا را بخواهد ولی یکسری محرومیت ها را نپذیرد .
مواردی که نباید حیا کرد .
در روایات داریم مواردی را که حضرات معصومین (ع) فرمودهاند نباید حیا کرد . این روایات دو دسته هستند . برخی ازاین روایات نمیخواهند بگویند حیا نکن بلکه میگویند اینجا اصلا جای حیا نیست . و در این موقعیت ها حیا موضوعیت ندارد بلکه این خجالت است .
مثلا در نهجالبلاغه داریم که حضرت میفرمایند از بخشیدن کم شرم نکن چون محروم کردن و نومیدکردن بدتر است .
در روایت دیگری داریم که حضرت سجاد (ع) در وصف مومن میفرمایند که مومن جای خاموشی و صحبت کردن را میداند و سر و امانت خود را با دوستان هم مطرح نمیکند . چیزی از کار خوب را از روی خودنمایی انجام نمیدهد . و به خاطر شرم و حیا هم آن را رها نمیکند . مثلا نمیگوید اگر بیایم و در مسجد مقابل دیگران نماز بخوانم خودنمایی میشود .
مومن باید به اینکه خودنمایی نکند توجه کند اما به این دلیل نباید کاری را ترک کند .
در سیره ی رسول گرامی اسلام هم هست که لباسشان را خودشان وصله میزدند ، کفششان را همینطور ، از گوسفندان شیر میدوشیدند ، با بردگان غذا میخوردند ، بر درازگوش سوار میشدند . با توانگر و بیچیز دست میدادند ، وقتی هم که دست میدادند ایشان دست نمیکشیدند تا آن شخص دست را رها کند . لوازم زندگیشان را خودشان از بازار تهیه میکردند . امثال این کارها برای بعضیها خیلی بد مینمود . شرم و حیا حضرت را از انجام این کارها باز نمیداشت .
دسته ی دوم مواردی است که حیا هست ولی به علت از بین رفتن موضوع مهمتر ،حیا سفارش نمیشود و اهمیت آن موضوع به قدری بیشتر میباشد که دستورات دینی به ما گوشزد میکند که به خاطر حیا از آن امر دست برنداریم .
مثلا حضرت موسی (ع) از خداوند سوال نمود که در برخی حالات شرم میکنم به خاطر شرایطی که دارم نام شما را ببرم و ذکر شما را انجام دهم . خداوند پاسخ میدهد يَا مُوسَی إِنَّ ذِكْرِي حَسَنٌ عَلَی كُلِّ حَالٍ ای موسی یاد کردن من درهر شرایطی خوب است . اینجا جای خجالت حضرت موسی بود ولی بخاطر اهمیت بیشتر دوام ذکر خداوند فرمود آن را ترک نکن ، حتی اگر خوش نداری خدا را در این شرایط یاد کنی .
منافقین بارها قرآن را مورد تمسخر قرار میدهند و میگویند خداوند در قرآن از چیزهای کوچک و حقیر و اگر کتاب با ارزشی بود نباید این مثالها را میزد . ولی خداوند در قرآن میفرماید حیا نمیکند مثالهای حقیر و پست بزند . مانند مثال زدن به پشه ، زیرا گاهی در این مثالها مطالب بسیار شفافتر نشان داده میشوند .
امام صادق (ع) می فرمایند کسی که از پیدا کردن روزی حلال خجالت بکشد زندگیاش سنگین میشود و خوشی از زندگیاش میرود . نباید از رفتن سراغ روزی حیا کرد . مردی که تامین معاش خانواده را بر دوش دارد همتراز و حتی برتر از مجاهد در راه خداست و در این مسائل جای حیا و خجالت نیست .
لقمان به پسرش گفت از نظرخواهی با بچهی کوچک اگر دیدی چیزی بلد است، حیا نکن . نظر مهم را وقتی آدم حقیری به تو منتقل میکند کوچک نشمار .
از موارد دیگری که نباید حیا کرد زمانی است که چیزی را نمیدانیم و مورد پرسش قرار میگیریم ؛ باید صادقانه و به سادگی بگوییم نمیدانم . نباید از اظهار بیاطلاعی از موضوع حیا کنیم .
همچنین حیا از سوال کردن هم مذموم است . شرم و حیا نباید مانع یادگرفتن ما باشد . امام صادق (ع) میفرمایند خجالت در پرسیدن باعث بهرهی کم فرد از یاد گرفتن میشود .
اسباب پایداری حیا در جان انسان
امام علی (ع) میفرماید عاقلترین انسانها با حیاترین آنهاست . تمام ارزش ها حول محور عقل میچرخد .
علم یک سری معلوماتی است که انسان جمعآوری میکند اما عقل فضای معلومات را روشن میکند . هرچه عقل روشنتر و بیشتر باشد عمق معلومات بیشتر میشود. عامل اصلی پرورش و رشد حیا عقل است .
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند اساس عقل بعد از ایمان به خدا حیا و خوشخلقی است .
خیلی مواقع ما عاقل را با عالم اشتباه میگیریم . عاقل کسی است که بتواند تشخیص دهد برای چه آمده و به کجا میخواهد برود ؛ کسی است که بهرهی درستی از آموختههایش دارد و بتواند آن را پیاده کند .
همچنین عواملی مثل مواظبت و پیشگیری و صیانت از نفس ؛ احساس حضور و نظارت ؛ و تواضع و فروتنی در حفظ حیا موثر است .
تواضع ناشی از نیاز ، ما را به حیا نمیرساند و عاقل نمیکند و اگر بیاورد تصنعی است . تواضع برای کسی که ارزش تواضع دارد ولو برای رفع نیاز نباشد و بهره ای نبریم ، حیا را به دنبال خواهد داشت .
مثل تواضع برای پدر و مادر نه به خاطر زحمات آنها و بهرهمندی ما از آنها بلکه به خاطر خود آنها و اینکه ارزش تواضع را دارند .
عوامل بازدارنده ی حیا
گاهی اوقات با دست خود انسان عواملی بر سر راه او پیدا میشود که نمیگذارد ، این صفت نهادی که در وجود انسان است ، خودش را بروز بدهد .
یکی از آنها ضعف شخصیت است .
حضرت علی (ع) میفرمایند : کسی که زیاد صحبت میکند خطایش زیادتر است . کسی که خطایش زیادتر است حیایش کمتر است . کسی که حیایش کمتر باشد ورع و پرهیزش کمتر میشود . یعنی درواقع پرگویی انسان یکی از عوامل ورع و کسر حیا میشود .
عجول و سبک بودن و هرچیزی که موجب لغزش زیاد انسان میشود از عوامل کم شدن حیا است .
حرص و منفعت طلبی هم در کم شدن حیای انسان موثر است . امام علی (ع) میفرمایند "لا حیا لحریص" آدم حریص انگار حیا ندارد . یعنی باکی ندارد چه چیز پشت سر او میگویند و چه شخصیتی از خود در جامعه بروز میدهد .
دروغ گفتن زمینه های بی حیایی را فراهم میکند . رسول مکرم اسلام میفرماید آدم دروغ نمیگوید مگر به خاطر زبونی نفسش .
همچین شیوع پستی ها در سطح جامعه باعث کم شدن حیا میشود .
یکی دیگر از عوامل مهم موسیقی است . در روایات مخصوصا روی این موضوع تاکید شده است . منظور از موسیقی اینجا غنا و حالت طرب و از حال خارج شدن انسان است . شراب هم همین کار را میکند . یعنی تمام مهارتهای رفتارهای ضد اجتماعی را کند میکند . و باعث میشود که انسان در ملاعام دست به رفتارهایی بزند که شایستهی او نیست .
سازهی بنیادین حیا
انسان باید شخصیت حقیقی خودش را بشناسد و در رشد و بالندگی آن هم کم نگذارد .
تعریفی که آیات و روایات از ساختار وجودی انسان ارائه میدهد، بسیار تحسین برانگیز است . انسان در آیات جانشین و امانت دار خداوند معرفی شده است . آفریدهی خداست که خداوند بعد از آفرینشش دست مریزاد هم به خودش گفت .
در غرب اما نگاه متفاوتی نسبت به انسان وجود دارد . هرچه اسلام تلاش میکند شخصیت انسان را از درون به صاحب آن بشناساند ، در غرب تلاش میشود از بیرون و عکسالعملهای افراد دیگر برای او شخصیتسازی بشود .
اگر انسان برای خودش شخصیتی جدای از اینکه مردم از او انتظار دارند بسازد ، آن موقع دیگر این درگیری را بین درون و بیرون نخواهد داشت .
طبق فرمایش حضرت علی(ع) مومن همّش در دلش است و در بیرون خوش است .
مومن "عزیز" یعنی نفوذ ناپذیر است . انسان اگر بخواهد عزیز شود راهی ندارد جز اینکه به عزیز مطلق بپیوندد . مال او باشد . از او باشد .
جهت دانلود پوسترها کلیک فرمایید.